محل تبلیغات شما


***

جز آستان توام در جهان پناهی نیست

سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست

عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم

که تیغ ما به جز از ناله‌ای و آهی نیست

چرا ز کوی خرابات روی برتابم

کز این بهم به جهان هیچ رسم و راهی نیست

زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر

بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست

چنین که از همه سو دام راه می‌بینم

به از حمایت زلفت مرا پناهی نیست

 

اِنّي مُسلمٌ اليك

ننگرد در کلاه گوشه تو

آرزوها در آستانه نابودی

پناهی ,جهان ,تیغ ,عمربگو ,بسوز ,برگ ,به جز ,عمربگو بسوز ,خرمن عمربگو ,به خرمن ,بسوز که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها